سفارت یک

ساخت وبلاگ
برای بیست و دوم نوامبر وقت سفارت گرفته ام. همان ایروان. همان تجربه ای که این بار حتی سخت تر تکرار می شود. یک بنده خدایی توی گروه تلگرام سفارت نوشته بود تا نامه ام از آمریکا برسد کار دیگری می توانم انجام دهم یا فقط باید بنشینم منتظر نامه که کی برسد؟ و همه گفته بودند منتظر باش. من کباب شدم. من که یک ماه تمام تاکید و پیگیری کردم و آخر سر هم یک نامه ی اشتباه برایم فرستادند. دفعه ی اولشان نبود که اشتباه می کردند. خنگ اند. گفتم اشتباه کرده اید و دوباره بفرستید. کباب شدم برای خودم که هم از انتظار بیزارم و هم از دست روی دست گذاشتن. امان از انتظار.. * چند روزی ست دوباره می روم کتابخانه و برای امتحان بعدی درس می خوانم. روان تر و شیرین تر است. ** این روزها و این جنگیدن ها را محال است فراموش کنم. سفارت تا سه ماه آینده وقت خالی نداشت. اطلاعات همه ی منتظرین را جمع کردیم و ایمیل دادیم به سفارت که پدرت خوب مادرت خوب یک چند تایی وقت آزاد کن ما هم بزنیم به زخم زندگی. ساعت چهار و پنجاه و هفت دقیقه ی عصر که توی کتابخانه نشسته بودم، از یکی از دوستان پیام رسید که وقت خالی باز شده است عجله کنید. با گوشی امتحان کردم نشد. عین مرغ پر کنده توی کتابخانه ملّی می دویدم و دنبال یک کامپیوتر می گشتم که نبود!! به والله نبود! زنگ زدم یاسمین خانه نبود. زنگ زدم به دوستی در آمریکا که ساعت به وقت آنجا پنج صبح بود که خب سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 40 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:48

چرخ روزگار آنقدر چرخیده است که به کلمه نمی آید. همین بس که: امتحان دادم..  (هنوز باورم نمی شود آدم آن روزهای سخت قبل از امتحان، خود من بوده ام که هنوز زنده ام)با مهمانی و ورزش و طبیعت گردی و رستوران و کتاب و فیلم، به زندگی عادی برگشتم..  مدرک زبان گر سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 18:27

هنوز سفارت نرفته ام، چمدان خريده ام. هنوز ويزا ندارم، توى فكر خانه و مسير دانشگاه و آب و هوا هستم. دو تا مقاله دست گرفته ام كه هزار و يك كار دارند و چند هفته زمان ميبرند و من ولى مى نشينم هى براى بار صدم و هزارم اسم دانشگاه و بيمارستان و پارك هاى بوس سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 57 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 18:27

دو سال پیش ما اینترن بودیم و آن ها استیودنت های ما بودند. از این القاب اما خیلی فراتر بود: آنها از بهترین دوستان و همکاران ما بودند. دو سال گذشته است و من در جمع آنها و در جشن فارغ التحصیلی آنها، سرشار از افتخار و یک دنیا حس خوب بودم.. از من خواستند سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : التحصیل, نویسنده : shahaabi بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 18:27

شكست خوردم. در كسرى از ثانيه انگار كه روح از من برود.. نفس هام به شماره افتادند و دست هام يخ كردند و به لرزه افتادند. آنقدر هولناك بود كه بى حس شدم: درد نداشتم.. اشك نريختم.. فرياد نزدم. فقط دست خودم را گرفتم و كشيدم و خودم را از اتاق و از ساختمان بي سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 9 آبان 1396 ساعت: 18:27

من در سرزمين "فاويسم" پزشك شدم كه فصلش كه سر مى رسيد نيمى از تخت هاى بخش اطفال را پسر بچه هايى _غالبا ماحصل ازدواج فاميلى_ بسترى بودند كه به جرم خوردن چند تايى باقلاى ناقابل حالا چند روزى را مهمان بخش ما بودند و مادرهايشان هر شب ادرار خونى گل پسرشان را توى يك ليوان پلاستيكى شفاف كنار تخت شان مى گذا سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 22:27

امتحان هاى آزمايشى كه مى دهيم آنلاين هستند و يك خاصيت دارند و آن اينكه نشان مى دهند كه چند درصد از دانشجويان هر گزينه را انتخاب كرده اند. عموما يك تعادلى بين سوالات سخت و آسان هست و درصد پاسخگويى صحيح به هر سوال حدودا بين چهل الى هفتاد درصد است. يك ايميل برايم فرستاد با اين عنوان كه "پس از يك سال و سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 22:27

دختر هجده_نوزده ساله ى همسايه ى روبرو با لباس هاى خانگى گل گلى اش، هر ظهر مى آيد توى بالكن، يك نگاه به سر كوچه مى كند و يك نگاه به انتهاى كوچه مى كند و اگر كسى نباشد سيگارش را روشن مى كند.. يك نگاه به سر كوچه مى كند و يك نگاه به انتهاى كوچه مى كند و اگر كسى نباشد يك پك عميق به سيگارش مى زند و يك نگا سفارت یک...ادامه مطلب
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 38 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 22:27

"I write because I have a story that is begging to be told"

سفارت یک...
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 61 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 22:27

اينم نشد زندگى _ قسمت ششصد و بيست و هشت
بايد بروم. خيانت نيست.. كه من هميشه عاشق كلمات بوده و هستم. فقط _نه كه نخواهم_ نمى توانم بنويسم..

نوشته شده در پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵ساعت 21:34 توسط ش.ح| |


سفارت یک...
ما را در سایت سفارت یک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahaabi بازدید : 51 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 22:27